*
وقتی که نباشی ...
کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده شهره
ماه توگوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره
سقف دلبستگی بی تو واسه من سایه نداره
دلم از روزی که رفتی دیگه همسایه نداره
تو پی کدوم ستاره پشت ابرها خونه کردی
رفتی و چیزی نگفتی گریه رو بهونه کردی
من سوال ساده تو تو جواب مشکل من
ردپای رفتن تو روی صحرای دل من
وقتی آسمون شبهام زیر سایه چشاته
وقتی حتی این ترانه رنگ غربت صداته
نمیذارم این دوراهی سر راه ما بشینه
نمیذارم این جدایی رنگ فردا رو ببینه
شب و با فانوس اشکت می برم به روشنایی
با تو میرسم دوباره به طلوع آشنایی
میدونم هر جا که باشی دل تو امن همین راه ست
واسه ی من وتواین راه اول و آخر دنیاست